رنج‌های عشایر ؛
کوچ به خاطر کمبود آب
جمعه 29 بهمن 1400 - 10:19:06
بهناز عسکری- خبرنگار یزد
تاج پرس/یزد

کوچ جوانان ایل به ابرشهر‌ها، گرانی خوراک دام، تورم‌ چسبیده به هزینه‌های زندگی، خشکسالی سال‌های متمادی، ویروس‌های ناخوانده و تنگناهای مالی برآمده از «گرانی دام» که بی‌خریدار مانده است. رمه‌ها و گله‌ها از گشت بیهوده برای یافتن پوشش گیاهی نومید و خسته‌اند. گاهی یک ایل ناچار از کوچ زودهنگام به کوه‌ها می‌شود و خود این پدیده به سبب آماده‌نبودن چراگاه‌ها در تابستان، همشه مشکل‌زا می‌شود.

برخی ایل‌ها تنها شیر و گوشت تولید می‌کنند اما دسته دیگر با وجود داشتن زمین‌های کشتزاری نیز ناچار از تامین دیگر مواد مورد نیاز خود از شهرند؛ که تنها یکی از این کمبودها نزدیک به 2 میلیون تن علوفه است که باید از خارج وارد شود؛ هنگامی که علوفه به هنگام نرسد، ایل‌ها ناچار از فروش دام نارس و کم‌وزن خود هستند آن‌هم مابه ازای نه پول نقد، بلکه دریافت علوفه.

یکی از پیامدهای کووید 19 این‌ست که در استفاده جامعه از گوشت در رژیم غذایی کاست؛ این رژیم گرچه به تندرستی جامعه کمک می‌رساند اما همزمان دامداری را برای ایل‌ها ناسودآور می‌سازد؛ البته این یگانه ضربه به ایل نیست، پیش از این کمبود ذخیره‌گاه‌های آبی، نابودی پوشش گیاهی، گرانی خوراک‌ دام، خرید آب آشامیدنی از تانکرهای شهری و مرگ‌ومیر‌ دام، زندگی ایلی را به بن‌بست نزدیک کرده است؛ حتی دوری از کوچ سنتی و پیروی از زیست مدرن امروز و جابه‌جایی دام با خودرو نیز برای همه ایل‌های کشور شدنی نیست.

تغذیه طبیعی، چرا زیر نور خورشید، آزادی دام‌ها در طبیعت و تنفس هوای آزاد سبب شده که گوشت دام ایل‌ها گرم‌ترین و بهترین گوشت‌ها باشد. راهکار صنعتی‌شدن و هدایت دام به دامداری‌ها‌، آسیب جدی به عشایر و تغذیه کل کودکان کشور است.

زندگی گره خورده با ایل

آوای زنگوله‌ دام‌ها، هزاررنگ پوشش مردان و زنان ایل، بوی نوستالژیک خاک باران‌خورده، تغذیه طبیعی کودکان ایل، بازی‌های بومی و محلی و آواز و نوای نی. شهروندان، شیفته این نمادهای رویایی زندگی ایلی‌اند؛آنان شاید نمی‌دانند که این سبک زندگی در حال ناپدیدشدن است.

فرخنده تاج‌آبادی- خبرنگار و دختری از عشایر و اهل روستای جعفرآباد شهرستان هرات می‌گوید: «درخانواده‌ای عشایر و کشاورز به دنیا آمده‌ام و در کنار خانواده به کار کشاورزی و دامداری مشغول شده‌ام و در کنار این کارها، قالی‌بافی و دوزندگی نیز انجام ‌داده‌ام.»

«زندگی عشایری با همه شیرینی‌ها، بسیار پر دغدغه و سخت شده است؛ و اگر نباشد یکرنگی خودی‌ها و کمک حال هم‌بودن و خاکساری در کنار هم، ادامه این زندگی در بی‌آبی ممکن نیست.»

«بچه‌های عشایر در دوران کودکی و نوجوانی کارهای کشاورزی و دامپروری و کوچ را تجربی یاد می‌گیرند. اخلاق و منش عشایر وادارشان می‌کند به قولی که می‌دهند عمل کنند.»

«زندگی عشایری بر پایه ایمان و صداقت بنا شده و سر سفره ما مگر نان رنج‌برده یافت نمی‌شود. عشایر برای کوچ در فصل‌هایی از سال آماده می‌شوند؛ اول بهار باید گوسفندها را برای چرا به صحراهای دوردست و کوهپایه‌های دور از روستا برد تا به سبزه‌زار رسید. همین که ندای بهار به گوش می‌رسد چوپانان همراه دام‌ها راهی کوچ می‌شوند؛ و این 20 روز قبل از سال نو اتفاق می‌افتد؛ در گذشته با الاغ و شتر و امروز اگر امکانش باشد با ماشین کوچ انجام می‌شود.»

پیچیدگی زندگی ایلی

فرخنده تاج‌آبادی در ادامه سخنانش از زندگی خود می‌گوید:«ایل برای جمع‌آوری شیر و پنیر و پشم گوسفندان به دشت‌ها می‌کوچند؛ زندگی ایلی سخت است؛ دو ماه از سال، زندگی سختی در سرمای صفر و گاه در گرمای 45 درجه در میان دشت‌ها داریم و ماندن در چادرهایی که از موی بز درست شده است. این چادرها در گرما و سرما حفاظ خوبی‌اند چون از نفوذ آب در هنگام بارش باران جلوگیری می‌کند.»

«در زندگی ما دروغ جایی ندارد. یک‌دلی و یک‌رنگی حرف اول را می‌زند. در میان‌مان پنهان‌کاری یا چشم هم‌چشمی نیست؛ همه باور دارند که زندگی تنها بر اساس دوستی و راستی سرپا می‌ماند و باید در زمان غم و اندوه، با دیگران شریک شد.»

«انتظار داریم مسئولین نگذارند چنین زندگی‌های غیرشهری سالم از میان برود. این یک سنت کهن از تمدن ایرانی‌ست. دولت به معدن‌چیان مجوز بهره‌برداری می‌دهد. این گونه کارها آرامش مردم و دشت و جانوران و پرندگان و طبیعت را برهم می‌زند. دشت خدا از زمان باستان در اختیار ایل‌ها بوده که کار تولیدی می‌‌کرده‌اند؛ اما کاوش معدن مگر نابودی طبیعت، چیز دیگری نیست. در کانی‌ها همه‌چیز از طبیت برداشته می‌شود و معدنچیان می‌روند و پشت‌سرشان مگر ویرانی برای طبیعت و مردم ایل نمی‌ماند.»

«در چنین مخروبه‌ای دیگر نه کشاورزی می‌توان کرد و نه دامداری. پایان کار معدن، آلودگی و بیماری برای اهل ایل است. پوشش گیاهی از میان می‌رود و عشایر برای تهیه خوراک دام وا می‌مانند. پول گزافی هر سال برای تهیه علوفه هزینه می‌شود. امروز تمام اراضی روستاها به گلخانه روستایی‌ها و شهری‌ها تبدیل شده است؛ دیگر مثل قدیم چراگاهی برای دام عشایر وجود ندارد. ما اکنون علوفه مورد نیاز برای دام‌ها را باید از استان‌های همجوار و با قیمت چندبرابر تهیه کنیم. روز به روز از عشایر روستاها و کوهستان‌ها کاسته می‌شود.»

«تابستان‌ها هم مشکلات دیگری وجود دارد. مسافتی که دام‌ها می‌پیمایند چندین روز طول می‌کشد و بین راه از کافه‌های کنار مزارع و صحراها استفاده می‌کنند تا به چراگاه برسند.»

«اینک تمامی اراضی دست غیر ایل افتاده و به جاده و معدن تبدیل شده یا با ویلاسازی غیرمجاز به بهای زشت‌کردن چهره روستا تمام شده است؛ لازمه همه این کارها جاده‌کشی‌ست که بر دل طبیعت زیبا و چراگاه‌ها انجام گرفته. قدیم گردشگران می‌آمدند به دیدار عشایر اما امروز دیگر چهره روستا پیدا نیست و دامداری عشایر و کشت‌و کار نابود شده. اگر مجوزهای غیرقانونی همچنان ادامه داشته باشد، ویرانگری بیشتر خواهد شد و تنها شعار می‌ماند که ایل و کوچندگان و عشایر سرمایه کشورند.»

«درست است که خشکسالی کشدار در حال نابودی عشایر است اما آیا نابودی زندگی ایلی، باید با نابودی روستاها همراه شود؟ بهتر نیست اگر عشایر از میان رفتند، طبیعت زیبا و چراگاه‌ها و دشت باقی بماند و مورد تاخت و تاز سودجویان معدن‌ قرار نگیرد؟»

«تحقیقات میدانی انجام‌شده محیط‌بانان منابع طبیعی و خبرنگاران نشان می‌دهد بیشترین خرابی‌ها و از میان‌رفتن طبیعت به دست انسان‌ها انجام می‌شود و یک رخداد طبیعی نیست. اگر منابع طبیعی و محیط‌زیست و اداره کشاورزی ورود نکنند، خیلی زود گواه از میان‌رفتن کامل عشایر و کشاورزان و تولیدکنندگان خواهیم بود. بسیاری کوچیده‌اند به کلان‌شهرها و جوانان باقیمانده نیز چنین خواهند کرد و روستا می‌ماند برای شهری‌های مصرف‌کننده؛ و آنگاه همین چندقلم تولیدی را هم باید از خارج وارد کرد.»

بانویی اهل هرات

مرضیه کرونی- اهل هرات، تا کلاس پنجم در روستا تحصیل کرد و سپس با آموزش از راه دور، دیپلم گرفت و اکنون رئیس شورای روستای ولیعصر است. سخت‌کوشی او برایم بیشتر جالب می‌ود وقتی به من می‌گوید در دوران ابتدایی در سال 74 شاگرد همسرم بوده است.

او اکنون در زندگی ایلی روستا، فرآورده‌های شیری: کشک، دوغ، قره‌قروت تولید می‌کند و گاهی آ‌ن‌ها را در نمایشگاه‌های مواد غذایی به‌فروش می‌رساند. وی مدرک تابلوفرش، دوزندگی، نرم‌فزار کامپیوتر، گلیم‌بافی و پرورش مرغ را از فنی‌حرفه‌ای اداره کار دریافت کرده و امروز به تولید قالی، بافت تابلوفرش، بافت گلیم و اسفندآویزی تزیینی نیز می‌پردازد.

پخت نان محلی تیری و پیراشکی سنتی نیز از دیگر هنرهای این بانوی با استعداد است. او بافتنی‌های خود را نیز در نمایشگاه‌های کشور به نمایش می‌گذارد. وی در روند کاری خود موفق شده لوح تقدیر از نمایشگاه گنبد کاووس و اراک و تهران و یزد دریافت دارد. در کشاورزی نیز موفق به تولید بادام با کیفیت ، زعفران و رزماری شده است. کار تولیدی نیست که انجام نداده باشد؛ در فصل بهار به تولید گیاهان دارویی کوهی مانند کاکوتی، بومادران و آویشن می‌پردازد و برای معرفی به مردم آن‌ها به نمایشگاه‌ها می‌برد.

بهار برای رضیه مجالی ست که زردآلوهای کال را ترشی بگذارد و زردآلوهای رسیده را به برگه خشک تبدیل کند و با بسته‌بندی استاندارد در نمایشگاه‌های کشور شرکت کند؛ پشتوانه او برای تولید خوراکی‌های با کیفیت، 5 سال تجربه مدام است. وی در سال 96 فعالیت در زمینه گردشگری را آغاز کرده و در سال 98 زن عشایر نمونه در استان یزد شده است.

وی یکی از مشکلات جوانان دانش‌آموخته ایل را نداشتن شغل می‌داند. چون از جوانان عشایر به گفته وی حمایتی نمی‌شود، بیکاری در جوانان عشایر بیداد می‌کند چون با وجود ادامه بی‌آبی، امکان زندگی عشایری برای جوانان صرفه اقتصادی ندارد.

سخنان رضیه کرونی از زبان خودش:«من خودم برای تولیداتم نه این‌که پشتیبانی نشدم بلکه با سنگ‌اندازی زیادی مواجه شدم. من و همسرم خواستیم کمپ گردشگری یا همان تالار عشایری در روستا راه‌اندازی کنیم که برخورد مسئولین دلسردمان کرد. اگر کمپ گردشگری راه می انداختیم برای دختران بیکار روستایی نیز مجال کار فراهم می‌شد؛ با راه‌اندازی کارگاه خیاطی، گلیم‌بافی، کار در روستا رونق می‌گرفت؛ ولی دست‌خالی که نمی‌شود، نیاز به بودجه و وام کم‌بهره و پشتیبانی دولتی‌ست که هیچیک در مورد ما دیده نشد. در روستا برای بانوان جوان هیچ جایی برای فعالیت راحت ورزشی وجود ندارد در حالی که علاقه‌مند زیاد است؛ آیا همه امکانات باید در شهر جمع باشد و بعد انتظار نداشته باشیم که عشایر داروندار خود را بفروشند و به کلان‌شهرها بروند؟»

« اگر می‌توانستیم زمینی از منابع طبیعی بگیریم و کمپ گردشگری راه‌اندازی کنیم، میزان فروش صنایع دستی روستایی نیز بالا می‌رفت؛ این کار در همه جای جهان انجام می‌شود و اقتصاد روستا برای جلوگیری از مهاجرت، از اهمیت شایسته‌ای برخوردار است. چکیده کلام این که چالش‌های کوچندگان در گذر زمان راهکاری نیافته و همچنان پابرجاست.»

آسمان بی‌باران

ایل و عشایر چنددهه است که با مشکلات بی‌شمار روبه‌رویند و امروز با تغییر اقلیم بر چالش‌هاشان افزوده شده است.

جواد شمس اسفندآبادی-رئیس اداره امور عشایر استان یزد می‌گوید: استان یزد با حضور بیش از 1400 خانوار عشایر کوچنده، در قالب 4800 تن جمعیت، یکی از استان های دامداری، کشاورزی و صنایع‌دستی کشور است.

«برای ساماندهی عشایر کوچنده، راهکار و سیاست‌هایی شامل ارائه خدمات پشتیبانی، تامین آب آشامیدنی، تامین آرد، تامین خوراک دام به کمک شرکت‌های تعاونی عشایری انجام می‌گیرد. همچنان ارائه تسهیلات، مرمت ایل‌راه‌ها، شناسایی ایل‌راه‌ها، مناطق استقرار و تهیه نقشه‌راه عشایری از سوی اداره امور عشایر یزد پیگیری می‌شود.»

«به سبب پراکندگی و دوردست‌بودن مناطق عشایری، خاکی‌بودن راه‌ها، وضعیت نامناسبی به وجود آمده و برای رفع آن، آب‌ مورد نیاز با سه تانکر سیار و آب سالم و بهداشتی در دستور کار قرار گرفته است.»

«اداره ما برای خدمات‌رسانی هرچه بهتر به این مردم کوچنده و برای رودررویی با خشکسالی، مطالعه پروژه‌های تامین آب شرب پایدار را در دستور کار قرار داده و تاکنون چند مطالعه در سطح استان انجام گرفته است. با اجرا‌شدن این طرح‌ها عشایر به آب شرب پایدار از راه لوله انتقال آب دسترسی خواهند یافت و از هزینه‌هاشان کاسته خواهد شد. همچنین این اداره پروژه‌های بوم‌گردی عشایری را نیز در دستور کار دارد تا راه‌های افزایش درآمد بیشتر برای خانوارهای عشایری فراهم آید.»

«حفظ عشایر در قشلاق، کوچ بر اساس تقویم زمان‌بندی‌ از ابتدای نیمه دوم فروردین‌ و استقرار آنان در میان‌بندها و نیز آغاز کوچ ماشینی از ابتدای اردیبهشت‌ به ییلاق استان‌های فارس، کرمان از جمله برنامه‌های اجرایی‌ست.»

«کاهش 50 درصدی میانگین میزان بارندگی سال گذشته نسبت به بلندمدت بر مراتع و دام و اقتصاد جامعه عشایر بی تاثیر نیست. خرید تضمینی دام مازاد عشایر و پرداخت 15 میلیارد ریال تسهیلات با سود کم برای خرید علوفه و نگهداری دام از دیگر خدمات برای پایداری آنان است.»

«عشایر استان با نگهداری250 هزار راس دام سبک و با تولید 30 درصد گوشت قرمز ارگانیک در سال نقش به‌سزایی در تامین ایمنی غذایی استان دارد.»

«نبود تامین به موقع و کافی نهاده‌های دامی، دسترسی‌نداشتن به درمانگاه و مراکز بهداشتی، ناایمنی، نبود سرویس بهداشتی سیار، آسیب دام و انسان هنگام کوچ، کمبود علوفه در خشکسالی و سیلاب از جمله مشکلات عشایر استان است.»

«جمعیت عشایر استان یزد 9 هزار نفر در قالب 2 هزار و 15 خانوار، بیشتر از ایلات بختیاری، خمسه و قشقایی‌اند.»

«بر اساس برآوردهای کارشناسان، امسال بر اثر کاهش بارندگی و تداوم ناشی از خشکسالی، 475 میلیارد ریال خسارت به بخش دام، مراتع و چاه‌های مالداری عشایر استان وارد شده است.»

«کاهش بارندگی در سال جاری باعث کاهش تولید در جامعه عشایری شده که این روند ادامه دارد و به دنبال آن کاهش تولید گوشت قرمز به دلیل افت زایش‌ها و تغذیه ناکافی به وجود آمده است.»

«خشکیدن یا کاهش آبدهی چاه‌های مالداری و چشمه در مناطق عشایری استان یزد نیز از دیگر مشکلاتی است که عشایر استان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند.» «زندگی عشایری زیبایی‌هایی دارد که در دست‌بافت‌های رنگارنگ آنان نمود می‌یابد و نشان می‌دهد که زندگی در دل طبیعت حتی با دشواری‌های آن، روحیه‌ها را سست نکرده و هنر در میان زنان عشایر از میان نرفته است.»

«بخشی از تولیدات این جامعه، صنایع دستی زیبایی است که برای بسیاری از مردم به‌ویژه گردشگران جذاب است، از اینرو نگاه گردشگری به این نوع زندگی برای استانی که محور توسعه‌اش بر این است، ضروری‌ست و حمایت‌های در این راستا باید افزایش یابد.»

«حمایت از همه آسیب‌دیدگان از خشکسالی که جمعیت آنان کم نیست، کاری ضروری‌ست اما حمایت از عشایر که بیشترین آسیب را از خشکسالی می‌بینند و زندگی شان بسته به بارش‌ها و منابع آبی و پوشش گیاهی طبیعی است، اجتناب‌ناپذیر است.»

«جمعیت عشایر در کنار بافت جمعیتی استان یزد، تامین‌کننده بخشی از نیازهای لبنی و پروتئینی استان است و حتی جلوه‌ای زیبا به زندگی کویری بخشیده است و می‌تواند از جاذبه‌های گردشگری محسوب شود به شرطی که زندگی آنان با خشکسالی به رنگ چادرهای تیره‌شان درنیاید و بتوانند همچنان روزهای خوبی را سپری کنند.»

«پرداخت تسهیلات، تامین علوفه برای دام، آبرسانی سیار، حمایت‌های معیشتی از جمله مواردی است که می‌تواند در دستور کار دستگاه‌ها قرار گیرد تا باز هم گواه برپایی چادرهای سیاه در دل طبیعت کویری استان باشیم و زندگی آنان باز هم برایمان هیجان و شادی بیافریند.»

بیمه عشایر

حسن ابراهیمی- مدیرصندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، می‌گوید: صندوق بیمه برای تحقق وظایف قانونی خود و برای تحقق عدالت اجتماعی و حمایت از تولید ، ماموریت دارد جامعه هدف خود را زیرپوشش بیمه اجتماعی قرار دهد. یکی از اقشار جامعه هدف صندوق، عشایر است که در استان یزد شماری از عشایر تحت پوشش این صندوق هستند. اکنون برای فراگیری و افزایش ضریب نفوذ بیمه در میان مشمولین با هدف تقویت آینده شغلی، تثبیت اشتغال روستایی و توانمندسازی آنان با رویکرد آسایش و رفاه خانوارها و افزایش بهره‌وری کوشش می‌شود.


http://tajpress.ir/fa/News/17817/کوچ-به-خاطر-کمبود-آب
بستن   چاپ