بزرگنمایی:
برخی کتابفروشیها سالشان را با سیل شروع کردند، در ادامه ناشران و کتابفروشان با روزهای رکود در پی حوادث آبانماه مواجه بودند، و در نهایت در حالیکه ناشران برای نمایشگاه کتاب آماده میشدند، شیوع ویروس کرونا همه را غافلگیر کرد و به رکود ناشران و کتابفروشیها دامن زد.
وقتی خانههای مردم پلدختر و چند شهر دیگر گرفتار سیل شد، وقتی آبانماه
به حادثه رسید، وقتی قطعی اینترنت جهانی در ایران برخی کسبوکارها را معطل
نگه داشت، وقتی کرونا به ایران رسید و مدرسهها و دانشگاهها تعطیل شدند و
خیلیها در خانه ماندند، کتاب که پیشتر عمدتا بهخاطر وضعیت اقتصادی از
سبد خرید خیلی از خانوارها بیرون رفته بود، با روزگار دشوارتری مواجه شد.
وقتی با سیل رفتند
زمانی که باران فروردینماه 98 به سیل رسید و دار و ندار مردم پلدختر را
زیر آب و گل برد، گزارشگران و شاهدان واقعه درباره از بین رفتن زمینهای
کشاورزی، بناها، پلها، مدرسهها و... روایت کردند، و کمتر کسی به کتابهای
زیر گل رفته فکر کرد.
از همان روزها تا مدتها کسی از کتابفروشیهای زیاندیده شهرهای
سیلزده و کتابهای امانت کتابخانه که در خانههای مردم زیر سیل رفتند،
سخنی نگفت. بعدتر وعدههایی برای کمک به آسیبدیدگان در این زمینه داده شد،
اما به گفته کتابفروشیهای پلدختر «تقریبا هیچ کمکی از سوی نهادهای ذیربط به آنها نشد».
در هفته کتاب، «پویش اهدای کتاب به پلدختر» راه افتاد و قرار شد به کتابفروشیهای سیلزده پلدختر کتابهایی اهدا شود.
گرچه مسئول کتابفروشی «فردوسی» که 9706 کتاب معادل 600 میلیون تومان
آسیب دیده بود، میگفت که قرار بوده تخفیفها را برای آنها بیشتر کنند و
تقاضا داشت که طرح تخفیفیای جدا برای کتابفروشیهایی که در سیل خسارت
دیدهاند، درنظر گرفته شود.
افزایش فروش یا افزایش قیمت؟
چیزی نگذشت که زمان برگزاری سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
در اردیبهشتماه فرارسید و ناشران با قیمت بالای کاغذ و وضعیت نهچندان خوب
اقتصادی خودشان را به مصلای تهران رساندند. نمایشگاه هم بالا و پایینهای
خود را داشت؛ از جای نامناسب اغلب ناشران کودک و نوجوان تا صف فالوئرهای
امضابگیر در بخش ناشران عمومی.
در عین حال، برخی ناشران میگفتند که فروششان نسبت به سال قبل بیشتر
بوده اما این خوشحالشان نمیکرد؛ یکی از آنان که آرزو میکرد برای بهبود
حال کتابفروشیها دیگر به نمایشگاه کتاب نیاید، میگفت
«مخاطب کتاب سعی کرد آن کتابهایی را که نیاز داشت در نمایشگاه تهیه کند
تا به موج گرانی کاغذ و کتاب برنخورد. از نظر ریالی هم البته آنچه شاهد
بودیم بیش از سال گذشته بود. اما چون کتاب به طور متوسط 37 درصد گران شد
این درآمد برای ناشران با توجه به افزایش چندینبرابری هزینهها درآمد
معقولی نیست. شاید اگر چند سال پیش چنین افزایش درآمدی رخ میداد، ناشران
را نجات میداد، اما در حال حاضر نه».
گله برخی ناشران هم از «جو رقابتی» نمایشگاه بود و یکی از آنها چنین اظهار میکرد
که «جوی که در نمایشگاه حاکم است جوی بازاری و رقابتی است که باعث میشود
ناشران به نسبت کوچکتر نتوانند با توجه به موضوع، کتابهایشان را ارائه
کنند».
پوسترهای «کتاب قاچاق نخریم» هم در حالی بر در و دیوار شبستان دیده
میشد که برخی ناشران و اهل قلم از کتابهای ترجمهای که با نام یک مترجم
دیگر کپی و منتشر میشوند، میگفتند.
در نهایت سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب که میزبان چینیها به
عنوان میهمان ویژه نمایشگاه بود در حالی به پایان رسید که مسئولان
برگزارکننده از آمار افزایش فروش میگفتند، اما بنا بر اعتقادی، در واقع
افزایش قیمت کتاب که از قیمت کاغذ ناشی میشد منجر به این آمار شده بود.
سردسته قاچاقچیان دستگیر شد اما...
در میان داستانهای کوتاه و بلند کتاب، در حالی که در اسفندماه 97 از دستگیری «سردسته قاچاقچیان کتاب» خبر داده شد،
پرونده قاچاق کتاب که سالهاست آسیبی اساسی به بدنه صنعت نشر و خصوصا کسب و
کار کتابفروشیها و ناشران کوچک میزند، هنوز باز است. هنوز هم انبارهای
قاچاق کتاب کشف و ضبط میشوند، اما کتابهای قاچاق به راحتی در خیابانها و
حتی ایستگاههای مترو فروخته میشود. میتوان گفت در سال 98 کشف این
انبارها به اوج خود رسید، و هر چند وقت یکبار خبر کشف و ضبط یک انبار
قاچاق به گوش میرسید، اما حکایت فروش این کتابهای قاچاق همچنان باقی
است.
یکی از کتابفروشها میگفت: «در مترو کتابها را با 50 درصد تخفیف به
مشتریان میفروشند، در حالی که این کتابها اصل نیستند و برای همین قیمت
کمتری دارند. اما چه کسی پشت اینها است که نمیتوانند جمعشان کنند؟!
اتحادیه ناشران رسما میگوید که نمیتواند اینها را جمع کند. اما در جاهای
شلوغ همانند متروها و هایپرمارکتها با دادن کتاب با تخفیف زیاد باعث
اعتراض مشتری به ما میشوند و قانع کردن مشتری که آن کتابها نسخه قاچاق
هستند بسیار سخت است».
زنگ خطر به صدا درآمد
در میان داستان هزار و یک شب کتاب و نشر ناگهان صدای زنگ خطری که پیشتر
هم به گوش میرسید، بلند شد. در پی این زنگ خطر، مدیر یکی از
کتابفروشیها در فضای مجازی نوشته بود: «حس سربازی رو داریم که زیر آتش
دشمن، دونهدونه همقطارانش تیر میخورند و میافتند... حس تنها شدن.»
خبر برای علاقهمندان کتاب تلخ بود؛ تعطیلی کتابفروشی. کتابفروشی
«ایرانیان»، کتابفروشی «اکتبر» و کتابفروشی نشر «آسیا» از جمله آنهایی
بودند که خبر تعطیلیشان در فضای مجازی پیچید تا کتابفروشیهای دیروز جای
خود را به کافهها، فستفودیها و ... بدهند.
آنجا که «پاییزه کتاب» بود و اینترنت قطع شد
پاییز آمد و کتابفروشیها برای هفته کتاب و «پاییزه کتاب» آماده شدند،
اما هنوز چیزی از آغاز طرح «پاییزه کتاب» 98 نگذشته بود که در پی بالا رفتن
قیمت بنزین، تجمعها و شلوغی خیابانها، بازار کتابفروشیها را از رونق
انداخت. البته این تمام داستان نبود؛ اینترنت هم به قولی قطع یا محدود شد.
قطعی اینترنت به طور کامل دسترسی به سیستم «پاییزه کتاب» را مختل نکرده
بود، اما آگاهی نداشتن کتابفروشیها و مراجعان از وجود داشتن دسترسی باعث
شد تا بخشی از خرید و فروش کتاب مختل شود. البته این تنها سخن کتابفروشها
نبود و مدیرعامل خانه کتاب نیز در این جریان گفت «این مسائل بر طرح ما اثر گذاشته است».
البته ناهمخوانی میزان اعتبار اختصاصیافته با افزایش قیمت کتابها هم
خود عاملی بود تا در این میان حتی آن دسته از کتابفروشیها که با محدودیت
یا قطعی اینترنت مشکلی نداشتند و مخاطبان طرح «پاییزه کتاب» نیز به آنها
مراجعه داشتند پس از مدت کوتاهی ناکام بمانند. برخی از کتابفروشیها
متقاضی اعتبار بیشتری بودند تا به جای فروش کتاب، با «اعتبارمون تموم شده»
پاسخ متقاضیان تخفیف طرح «پاییزه کتاب» را ندهند.
وضعیت آن روزها گریبان کتابفروشیهای اینترنتی را هم گرفت. محدودیت دسترسی به اینترنت باعث شد تا به گفته مدیر
اجرایی شهر کتاب آنلاین، این کتابفروشی آنلاین «حداقل 65 درصد کاهش فروش»
را نسبت به قبل تجربه کند که این کاهش اغلب به احوال دیگر کتابفروشیهای
اینترنتی نیز قابل تعمیم بود.
در حالی که گفته میشد قطعی دسترسی به اینترنت جهانی مانع از دسترسی به
سایتهای داخلی فروش کتاب نیست، یکی از مخاطبان پس از انتشار گزارش «وضعیت کتابفروشیهای اینترنتی در قطعی اینترنت»
نوشته بود: «من از اول ماه قصد دارم از 30book کتاب خریداری کنم ولی موفق
نشدم چون جستوجوگر سایتشون خراب هستش. جستوجوگرهای داخل ایران هم کتاب
مورد نظر را مشخص نمیکنند. فقط از طریق گوگل میشه کتابهای درخواستی را
جستوجو و داخل سایت خریداری کرد.»
«کتابفروشی آنلاین فست زبان» هم در نظر دیگری در پی این گزارش نوشته
بود: «سلام. ما کتابفروشی آنلاین داریم و در هفته گذشته فقط سه سفارش
داشتیم».
کرونا، تعطیلی و تعویق نمایشگاه کتاب
بخش قابل توجهی از درآمد سالانه کتابفروشیها در آغاز سال تحصیلی هر
سال اتفاق میافتد. اما امسال درحالی که کتابفروشیها پس از اتفاقاتی که
گذشت در انتظار افزایش فروش در بازه زمانی بهمن تا اسفند بودند، با شیوع
ویروس کرونا مواجه شدند. این موضوع نه تنها فروش این مقطع از سال را از
آنها گرفت، بلکه دریچه امید ناشران برای نمایشگاه کتاب سال 99 را نیز تا
حدی تاریک کرد. بنا بر تصمیمگیریها، زمان برگزاری سیوچهارمین نمایشگاه
کتاب تهران که قرار بود در اواخر فروردین کارش را آغاز کند به تعویق افتاد و
فعلا درباره آن تصمیمگیری نشده است.
یکی از ناشران درباره وضعیت فروش کتاب در این دوران گفت «آن
تعداد از مراکز فروش که سفارش داده بودند و برایشان ارسال کرده بودیم،
سفارشها را برگشت دادند. آنهایی هم که برنگرداندهاند، تقاضا کردهاند که
پرداختشان را سه ماه عقب بیندازند».
اما کتابفروشیها درحالی افت فروش اینچنینی را تجربه میکنند که پس از تعطیلات عید نوروز، ماه رمضان هم در پیش است.
انتهای پیام