بزرگنمایی:
کودکانی که کتاب "قصههای خوب برای بچههای خوب" این نویسنده شهیر کودکان را خوانده اند اما او را هرگز ندیده اند در آستانه سال نو بر سر مزارش حاضر شدند تا عید را در فقدانش با او سهیم شوند و سالروز تولدش را به وی تبریک گویند.
تاج پرس/یزد
کودکان و نوجوانان یزدی برای عرض تبریک عید نوروز بر سر مقبره پدر ادبیات کودک و نوجوان ایران حاضر شدند و بر مزار "مهدی آذر یزدی" سفره هفت سین پهن کردند و در فراق او قصه دلتنگی گفتند، 27 اسفندماه سالروز تولد این قصهگوی توانای ایرانی است.
کودکانی که کتاب "قصههای خوب برای بچههای خوب" این نویسنده شهیر کودکان را خوانده اند اما او را هرگز ندیده اند در آستانه سال نو بر سر مزارش حاضر شدند تا عید را در فقدانش با او سهیم شوند و سالروز تولدش را به وی تبریک گویند.
آنها در این مراسم با برگزاری برنامه های شاد و متنوع، یاد و خاطره آذر یزدی را گرامی داشتند و در ادامه، شخصیت علمی و فرهنگی استاد آذریزدی توسط مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان تشریح شد.
هدف از این مراسم آشنایی کودکان و نوجوانان با مهدی آذر یزدی و آثار او اعلام شد؛ 27 اسفندماه سالروز تولد مهدی آذر یزدی است.
مرحوم مهدی آذر یزدی نویسنده معروف داستان های کودکان، روزگار کودکی را در سختی و فقر سپری کرد، اصلاً مدرسه نرفت، تا جایی که در پنجاه سالگی برای نخستین بار، کلاس درس را می بیند، نمی تواند جلوی گریه خود را بگیرد، الفبا را از پدر یاد گرفته بود و با کتاب مانوس بود.
پدرش معتقد بود، مدرسه آدم را فاسد می کند و می گفت به فکر آخرت باشید، آرزوی مدرسه رفتن و بچه ها را با کیف و لباس مدرسه دیدن همیشه برای مهدی باقی مانده بود، نان، پنیر، پیاز و سرکه غذای روزگار کودکی خانواده بود و هیچ وقت پولی در خانه نداشتند.
خیلی از چیزهای مورد نیازشان را می کاشتند، لذا مادر اصرار داشت مهدی به کاری مشغول شود تا مزدی دریافت کند.
بعد از مدتی با پدرش در یک جوراب بافی مشغول کار شد و بعد با کار در یک کتابفروشی به دنیای جدید که همدم تمام تنهایی او بود، وارد شد؛ وقتی با کتاب آشنا شد فهمید دنیا از روستای خرمشاه (زادگاه آذر یزدی) هم بزرگتر است، آن روزها محمدعلی اسلامی ندوشن نویسنده معروف یزدی در سال چهارم دبیرستان ایرانشهر درس می خواند و از این کتابفروشی کتاب می خرید.
آذر یزدی می دید که دیگران دکتر و استاد می شوند، متوجه شد راه دیگری ندارد جز اینکه با کتاب، خودش را بسازد لذا در سال 1322 به تهران رفت و مقیم تهران شد، قبل از آنکه به کار نگارش داستان های کودکان بپردازد به مشاغل گوناگون از جمله عکاسی و کتابفروشی مشغول شد و در سال 73 دوباره به یزد بازگشت، به خانه پدری رفت که با آرامش بنشیند و بنویسد.
وی از سال 1336 با توجه به زمینه و مطالعات وسیع قبلی شروع به نوشتن داستان های گوناگون برای کودکان کرد؛ در سال 1343 هجری شمسی به سبب نگارش کتاب « قصههای خوب برای بچههای خوب» از سوی سازمان جهانی یونسکو به دریافت جایزه نایل آمد.