10 نکته دربارۀ داستان بنزین
بزرگنمایی:
از سخنان مقامات، این گونه برمیآید که دغذغۀ غالب، کنترل مصرف بنزین است نه کسب درآمد. اگر این گونه است آیا بهتر نبود قیمت بنزین سهمیه ای حفظ میشد؟
عصر ایران؛ مهرداد خدیر-
دربارۀ سهمیهبندی و دو نرخی شدن مجدد قیمت بنزین به عنوان مهمترین کالا و
حامل انرژی و سوخت تعیینکننده در ایران، نه میتوان ننوشت چون مهمترین
موضوع روز است و نه میتوان حق مطلب را ادا کرد چون ملاحظاتی را باید رعایت
کرد.
به اختصار اما 10 نکته را میتوان یادآور شد:
1.
تولید داخلی بنزین در ایران، حداکثر 100 میلیون لیتر در روز است و همین
میزان توزیع و مصرف میشود. مصرف بیش از این به معنی آن است که در وضعیت
تحریم، دولت ناگزیر از واردات میشود و چون نمیخواهند یا نمیتوانند
واردات کنند بر آن شدهاند مصرف را پایین بیاورند. این نکته را مقامات
مربوطه باید به روشنی توضیح دهند چون تصور غالب این است که این اقدام برای
جبران کسری بودجه به خاطر کاهش فاحش درآمدهای نفتی صورت پذیرفته است.
2.
بخشی از ناخُرسندی به این خاطر است که با فرض جبران کسری بودجه، راهکارهای
دیگر از جمله کاهش بودجۀ نهادهای شبه فرهنگی نیز مورد انتظار است. به
عبارت دیگر مردم می گویند اگر پول نیست برای همه نباشد. از این رو دولت در
بودجۀ 99 باید این نکته را لحاظ کند تا تشفّی خاطر مردم باشد.
3.
هر چند اعلام شده 30 هزار میلیارد تومان درآمد ناشی از تغییر قیمت، به
مردم بازمیگردد ولی مشخص نیست همه ماهه است یا نه و همراه یارانه نقدی
واریز میشود یا در نوبتهای مشخص صورت میپذیرد. همچنین کسانی را که
یارانه دریافت نمیکنند نیز دربرمیگیرد یا نه.
4.
این واقعیت که قیمت بنزین به نسبت قیمت جهانی و نه قدرت خرید در ایران،
ارزان است (بود) قابل انکار نیست. پس با نگاه صرفاً اقتصادی نمیتوان از
افزایش قیمت بنزین انتقاد کرد. اما اقتصاد زیر مجموعۀ علوم انسانی است و
اگر فقط عدد و رقم بود زیر مجموعۀ علوم پایه و ریاضیات، تعریف میشد.
بنابراین جنبه های سیاسی، امنیتی و اجتماعی آن را هم لابد لحاظ کردهاند.
5.
حساسیت به مقایسۀ قیمت بنزین با دیگر کشورها خصوصا همسایگان و قانع نشدن
به دو دلیل است: اول این که میپرسند مگر دستمزدها مانند هم است که قیمت
بنزین را مقایسه میکنید؟ دوم این که چون دلار 10 هزار تومان شده این قیمت،
پایین به نظر می رسد. به عبارت دیگر اصل قضیه قیمت دلار است. با این حال
واقعیت به صرفه بودن قاچاق بنزین با قیمت قبلی هم قابل انکار نیست.
6.
هر قدر شفاف و روشن توضیح داده شود که اصل داستان چیست امکان سوء استفاده
کمتر میشود. خصوصا این که اگر مصرف از 100 میلیون لیتر بیشتر شود امکان
تأمین بنزین مورد نیاز وجود ندارد. برای واردات هم باید از تحریمها عبور
کرد و اطمینان دهند این دوران، دایمی نیست و مثلا اگر دورۀ ترامپ، تمام شود
امید به بهبود، متصور است.
7.
دولت، پیش از این نشان داده بوده به دو نرخی کردن قیمت بنزین اعتقاد ندارد
و آن را فسادزا میداند. در این دو سه روز نیز توییتِ رییس جمهوری در سال
1395 بازنشر میشود که در آن آقای روحانی بنزین دونرخی را فسادزا دانسته
بود.
جا دارد رییس جمهوری مقابل دوربین تلویزیون بنشیند یا توییت
بگذارد یا مصاحبه کند و بگوید بله با بنزین دو نرخی مخالف بودم ولی اکنون
دستور دو نرخی را امضا کردم چون «وضعیت، عادی نیست.»
تا اندازهای که تحریم کنندگان خارجی سوء استفاده نکنند، رییس جمهوری هر چه شفافسازی کند، خوب است.
8.
تصویب سهمیهبندی بنزین در شورای هماهنگی سران قوا نیز محلتأمل است.
نمایندگان مجلس، اظهار بیاطلاعی میکنند و این سؤال پدید میآید که اگر
نیاز به تصویب دارد چرا در مجلس نه و در جای دیگر و اگر نیاز به تصویب
ندارد و در زمرۀ اختیارات دولت است چرا در شورای سران، به بحث گذاشته شده
است؟
در مقابل این استدلال وجود دارد که اگر به مجلس سپرده میشد
نمایندگان به خاطر انتخابات پیش رو با سهمیهبندی قطعا مخالفت میکردند در
حالی که دولت دیگر قادر به تأمین مازاد بنزین مورد نیاز نبود.
9.
در سال 1359 و در آغاز جنگ عراق علیه ایران، دولت شهید رجایی قیمت بنزین
را از یک تومان به سه تومان، افزایش داد و بار تورمی چندانی نداشت. اکنون
نیز که از هزار تومان به سه هزار تومان افزایش یافته نباید نگران بار تورمی
بود. نکته قابل توجه اما این است که 39 سال قبل این همه خودرو نبود و قیمت
بنزین، برای خیلیها موضوعیت یا اهمیت نداشت و در اصطلاح اقتصادی «کالای
معیار» نبود. حال آن که امروز داستان تفاوت کرده و همین که مصرف روزانه به
100 میلیون لیتر رسیده گواهِ همین مدعاست.
10.
از سخنان مقامات، این گونه برمیآید که دغذغۀ غالب، کنترل مصرف بنزین است
نه کسب درآمد. اگر این گونه است آیا بهتر نبود قیمت بنزین سهمیه ای حفظ می
شد؟
- يکشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۳:۲۰
- ۵۲۳ بازدید
- منبع: عصرایران