بزرگنمایی:
پرسش اصلی این است که پاندمی کرونا چگونه باعث رقابت برای کسب مقام رهبری جهانی خواهد شد و کدام کشورها موثرترین پاسخ را برای مقابله با ویروس کرونا ارائه دادهاند. دیپلماتها و سفرا به شدت در حال دفاع از عملکرد دولتهای خود در مدیریت بحران هستند و در برابر انتقادات موضع گیری کرده و از خود دفاع میکنند
تاج پرس ؛
روزنامه "گاردین" با انتشار گزارشی به گمانهزنی درباره برندگان و بازندگان
جهانی میدان مبارزه با کرونا پرداخته و مینویسد: "به نظر میرسد تصور
روزگاری بهتر پس از شیوع کرونا در جهان قدری خوشخیالانه است به خصوص زمانی
که "امانوئل مکرون" رییس جمهوری فرانسه گفته است جهان در "جنگ علیه دشمنی
نامرئی" به سر میبرد. توصیفی که به خوبی نشان میدهد شیوع این ویروس تا چه
اندازه پیامدهای سیاسی و اقتصادی به همراه خواهد داشت.
اکنون با شیوع این ویروس ایدئولوژیهای
رقیب، بلوکهای قدرت، رهبران و نظامهای همبستگی اجتماعی همگی با اضطراب در
محک آزمون قرار گرفتهاند. هر فردی در دهکده جهانی در حال درس گرفتن است.
در فرانسه، مکرون پیشبینی میکند که اکنون زمانی است که سبب میشود ما
بیشتر فکر کنیم و متوجه شویم آنچه سالها وقوع اش را ناممکن میدانستیم در
حال روی دادن است و زمانی که بر این ویروس پیروز شویم به روز پیش از آن باز
نخواهیم گشت و از نظر اخلاقی قویتر خواهیم بود. او وعده داده که فرانسه
سرمایه گذاری بیشتری در حوزه بهداشت و درمان خواهد کرد.
در آلمان، "سیگمار گابریل" وزیر خارجه از
حزب سوسیال دموکرات پیشبینی کرده که نسل آینده با دیدی خام و
سادهانگارانه به جهانی شدن نگاه نخواهد کرد. در ایتالیا، "متئو رنزی"
نخستوزیر سابق خواستار تشکیل کمیسیونی برای آینده شده است. "هنری کیسینجر"
وزیر خارجه سابق دولت نیکسون گفته که باید خود را برای نظم جهانی
پساکرونایی آماده کنیم. "آنتونیو گوترش" دبیرکل سازمان ملل میگوید کرونا
نشان داد رابطه بین قدرتها باید تقویت شود و تنها با در کنار هم بودن
کشورها میتوان بر این ویروس فائق آمد.
واقعیت آن است که متفکران جهان بحث
اصلیشان بر سر همکاری نیست بلکه به ظهور رهبران امریکا و چین به عنوان
قدرتهای اصلی جهان در دوران پسا کرونا میاندیشند. در این میان، بریتانیا
به مثابه جزیرهای جدا افتاده و درگیر مسائل داخلی خود بوده است. آنچه در
کشورهای اروپایی، امریکا و آسیا مورد بحث است سخن گفتن درباره فضیلت
نظامهای بهداشتی متمرکز و یا منطقهای شده و همچنین درباره شکنندگی فرایند
جهانی شدن است. همچنین، پوپولیسم، آینده اتحادیه اروپا و نفع احتمالی
اقتدارگرایی نیز از جمله موضوعات دیگر مورد بحث در این روزها هستند. پرسش
اصلی این است که پاندمی کرونا چگونه باعث رقابت برای کسب مقام رهبری جهانی
خواهد شد و کدام کشورها موثرترین پاسخ را برای مقابله با ویروس کرونا
ارائه دادهاند. دیپلماتها و سفرا به شدت در حال دفاع از عملکرد دولتهای
خود در مدیریت بحران هستند و در برابر انتقادات موضع گیری کرده و از خود
دفاع میکنند. حس غرور ملی و تمجید نظام بهداشت و درمان کشورهای مختلف در
مرکز بحثها قرار دارد هر کشوری به همسایگان خود نگاه میکند و اینکه کدام
یک سریعتر توانستهاند با تصمیماتشان به کاهش منحنی ابتلای افراد کمک
کنند".
این روزنامه در ادامه مینویسد: "گروه بین
المللی بحران در گزارشی به این موضوع پرداخته که کرونا چه تغییر دائمیای
را در سیاست بین الملل ایجاد خواهد کرد. این مرکز تحقیقاتی مینویسد بحث
اصلی کنونی بر سر رقابت دو ایده است: این که آیا دولتهای لیبرال در مدیریت
بحرانهای اجتماعی موفقتر هستند یا دولتهای غیر لیبرال. همچنین، این
ویروس آزمونی برای میزان کارامدی سازمانهایی، چون سازمان بهداشت جهانی و
سازمان ملل متحد است.
بسیاری مدعی هستند که شرق بازی مبارزه با
کرونا را برده است. از جمله، "بیونگ چول هال" فیلسوف اهل کره جنوبی که در
مقالهای در "ال پائیس" نوشته که دولتهای آسیایی، چون کره جنوبی، ژاپن،
چین، هنگ کنگ، تایوان و سنگاپور که ذهنیتی اقتداگرا نشات گرفته از فرهنگ و
سنتهایشان به خصوص آموزههای کنفوسیوس داشتند پیروز میدان مبارزه علیه
کرونا بودند. او مینویسد مردم در این کشورها کمتر حس عصیانگری دارند و
از دولتهایشان تبعیت میکنند. در اروپا، اما قضیه برعکس است. همچنین، از
دید او شرقیها به دولتهایشان اعتماد بیشتری دارند و زندگی روزانه
سازماندهیشدهتری دارند. همچنین، نظارت دیجیتالی بر جامعه نیز به قدرتهای
آسیایی در مهار کرونا کمک کرد. او پیشبینی میکند که اکنون چین میتواند
مدل "دولت پلیسی" خود را به عنوان الگویی موفق در مقابله با کرونا به سایر
کشورهای جهان عرضه کند. از دید او چین نشان داد که از نظر سیستماتیک نظام
برتری دارد و از این نظر به خود میبالد. او میگوید در دوران پسا کرونا
احتمالا رایدهندگان غربی که تا پیش از آن آزادی برایشان اولویت داشت این
بار به امنیت رای خواهند داد و آزادی شان را قربانی ساخت.
در میان متفکران غربی نیز "استفن والت"
نظریهپرداز روابط بین الملل هاروارد معتقد است چین پیروز میدان بوده و
توانسته از موقعیت استفاده کرده و نظام سیاسی و الگوی خود را توجیه کند. او
معتقد است در دنیای پساکرونا شاهد تغییر توازن قوا از غرب به شرق خواهیم
بود. از دید او سنگاپور و کره جنوبی بهترین پاسخ را دادند و چین نیز پس از
جبران اشتباهات اولیه خود اوضاع را به خوبی مدیریت کرد. او اشاره میکند که
مدیریت بحران از سوی امریکا و دولتهای اروپایی، اما همراه با تردید و ضعف
بود.
"اسلاوی ژیژک" فیلسوف نیز با هراس معتقد
است که شاهد شیوع الگوی اقتدارگرایی در اروپا خواهیم بود. "شیوشانکار منون"
استاد دانشگاه اشوکا در هند، اما نظر مخالفی دارد و میگوید تجربه مقابله
با کرونا نشان داد لزوما دولتهای اقتدارگرا و پوپولیست موفق نبودهاند
بلکه این تایوان و کره جنوبی دو دموکراسی آسیایی بودند که واکنش موفقی برای
مهار کرونا از خود نشان دادند.
"فرانسیس فوکویاما" نیز نوع واکنش آلمان و
کره جنوبی را ستوده است. کره جنوبی به عنوان الگوی رقیب و دموکراتیک در
برابر الگوی اقتدارگرای چین با انجام آزمایشهای کرونا در بین شهرونداناش
الگوی موفقی را در مقابله با کرونا به نمایش گذاشت به گونهای که آلمان نیز
از آن الگو پیروی کرد. با این حال، اقتصاد کره جنوبی وابسته به صادرات است
و در بلندمدت به دلیل شیوع گسترده کرونا در غرب با مشکل مواجه خواهد شد
چرا که کرونا سبب ایجاد اختلال در زنجیره عرصه جهانی خواهد شد".
این روزنامه در پایان مینویسد: "واقعیت
آن است که بازنده بزرگ دوره کرونا اتحادیه اروپا بود. اروپاییها نشان
دادند که قدرت و آمادگی کافی را برای مقابله با بحران ندارند. شکاف عمیقی
میان جنوب و شمال اروپا وجود دارد. هلند و آلمان نگران هستند که ایتالیا در
جنوب اروپا از بحران کرونا سوء استفاده کرده و ایده خروج از منطقه پولی
یورو برای خلاصشدن از زیر بار بدهی هایش به دولتهای شمال اروپا را مطرح
کند".